کیانکیان، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه سن داره

کیان زیبایی زندگی ام

اولین حرکت عسل مامان

1393/3/20 23:24
نویسنده : مامان و بابا
39 بازدید
اشتراک گذاری

قشنگم

از روزی که تو اومدی تو دل مامان، هر لحظه منتظر یه نشونه از تو هستم تا وجودت رو بیشتر و ملموس تر بهم نشون بده، از اونجایی که بیشتر دوستام و خواهرم حرکت جوجشون رو تو ۳ ماهگی احساس کردن مامانی هم چشم انتظار یه حرکت از تو بود ولی هیچ چیزی احساس نمیکردم، هر روز دستمو میزاشتم رو دلم و کلی تمرکز میکردم ولی هیچ حرکتی متوجه نمیشدم، ۴ ماهه شدم و همچنان این کار تکرار میشد ولی خبری از شما نانازی مامان نبود، ۵ ماهم شد و دیگه بی طاقت شدم و بازم خبری نبود تا اینکه اواسط ۵ ماهگی یه شب وقتی نشسته بودم و در حال تماشای تلویزیون بودم یه هو چند ضربه کوچولو مثل کسی که داره در میزنه متوجه شدم، واااای خدا خودش بود، عشق مامان ندا داشت تکون میخورد، خیلی احساس قشنگی بود، ضربه ها بیشتر میشد و من عاشق تر. به بابایی گفتم و اونم خوشحال شد و اومد دستشو گذاشت رو دلم تا اونم متوجه بشه ولی ضربه هات اون قدر قوی نبود که بابا متوجه بشه، کوچولوی مامان بالاخره خودشو به مامانش نشون داد. 

من و بابایی عاشقتیم و چشم انتظار بغل کردنت عزیز دلم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)